سلام
امشب خیلی خوش گذشت .دایی کوچیکم به افتخار تولد فرزند دومش یه مهمونی گرفته بود و همه ی فامیل و دعوت کرده بود . توی یه تالار شیک وپیک ..
واقا دمش گرم با این کارش حسابی خوشحالمون کرد ...دوباره بعد از مدتی تونستیم همدیگرو ببینیم و حسابی گپ بزنیم .فقط جای عزیز و آقا جونم خالی بود .که اگه بودن همه چیز تکمیل میشد البته جای داداش کوچیکه ی خودمم واقعا خالی بود. طفلی سرما خورده بود و نتونسته بود بیاد. از نی نی کوچولوی نازی که به یمن قدومش مهمونی برگزار شده بود که همین بس که مثل یه عروسک جوندار بود . واقعا کوچولو موچولو بود خیلی ریز بود این پسر دایی فنقلی ...
مدتیه رفتم تو نخ گوشی موبایل .دلم میخاد گوشی قدیمیمو عوض کنم و به اصطلاح به روز بشم . پارسا هم که تو منگنه گذاشتتمون که الا و بلا من تبلت میخام . امیدوارم بتونم به جای تبلت یه تلفن همراه لوکس بگیرم . فعلا من باید برم چون خیلی خوابم میاد .
شب خوش.
نظرات شما عزیزان:
در ضمن ممنون عزیزم لطف کردی: X
پاسخ:تا وبو باز کنی میخونه.مگه نمیخونه؟؟
بعد از یه مدت بازم اومدم سراغت این روزا سرم شلوغه من و سمیه هم درگیر درس و زندگی هستیم .
باریکلا به دخمل خوبم که انقدر با انرژیه و متن های سرشار از انرژی مینویسه
تولد پسر داییت مبارک عزیزم
چه خوبه که از کارایی که دوست داری انقدر با انژری حرف می زنی بعد از هنر خیاطی حالا نوبت به بافتنی رسید آفرین گلم
روزگارت در کنار خانواده گلت شاد شاد شاد.
پاسخ:ممنونم از شما دوستای گلم... راستی آهنگ آقا میلاد روی وبه ها...دقت کردید؟
موضوعات مرتبط: دست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسبها: پاتوق پرتقالینوزاد تبلتموبایلمهمونی